اپی زود اول :جعبه ای با رنگ های زرد و ابی و صورتی و قرمز که توش کلی برگه های کوچیکه که روشون جمله های مورد علاقمو نوشتم ، یه عکس سه در چهار که اولین عکس سه در چهارمه ، یه عروسک گربه که بابام خیلی دوسش داره ، اشعار فروغ فرخزاد و یه دستبند .
چیزایی رو که خیلی دوس داشتم توش گذاشتم که هروقت حالم گرفت و از این دنیا و اتفاقای درونش خسته شدم به دنیای درون این جعبه با تموم اتفاقاش پناه ببرم ، با همه ی خاطراتش ، ای کاش میشد یه تیکه از فضای مجازی رو کند گذاشت توش ، مثلا اون موقع بیشتر حرفای اشکان و فریاد هم الان توی این جعبه بودن ، ولی حیف که نمیشه. حیف .
اپی زود دوم : چند روزه که دارم دوتا کتابو هم زمان میخونم که اصلا به دردم نمیخوره ولی از بیکاری زیاد مجبورم بخونم ، بیندیشید و ثروتمند شوید و کتاب دوم هم بیشعوری هست .
از کتاب اول یه جورایی خوشم میاد چون به جز برای به دست اوردن پول ، برای رسیدن به اهداف هم میشه از کمکش بهره مند بود ، کتاب دوم هم یه جورایی گاهی اوقات شخصیتت رو زیر سوال میبره و سر دوراهی قرارت میده درواقع یه جورایی به چالش میکشدت ، کتاب جالبیه ، بعلاوه بعضی ها از این کتاب متنفرن ، خب شاید اونا بیشعورن که از این کتاب متنفرن ، ولی با خوندن این کتاب به این یقین رسیدم که بیشعوری یه بیماریه و تحت هر شرایطی قابل درمانه .
اپی زود سوم: چندوقت بود هرچی فیلم دیده بودم فیلم انگیزشی و علمی تخیلی و خلاصه فیلمهایی بود که یه چیزی ازشون یاد میگرفتم ( مثلا :)))) ، دلم یه فیلم ترسناک میخواست ، منم به حرف دلم گوش دادم ولی محض احتیاط یه دونه رو دانلود کردم که زیاد ترسناک نباشه ، رفتم نقداشو خوندم کلا فیلم جالبی بود ، هویت : اگه بخوام خودم نقدش کنم باید بگم ارزش دیدن داره ، ده نفر به دلیل بارندگی زیاد که جاده ها رو بسته مجبور میشن که توی یه ماتل( همون هتل با اتاق هایی کوچیک تر و ارزون تر ) اقامت بگیرن و هر ده نفر به طرز عجیبی کشته میشن و بعد جنازه ها به طرز عجیب تری ناپدید میشه ، در اول فیلم با هر جنازه ای که پیدا میشه افرادی که زنده موندن قاتل جدیدی رو حدس میزنند و هربار قاتل تغییر پیدا میکنه تا اخرش که
این خلاصه داستان بود ، درباره ی نقد باید بگم بلد نیستم نقد کنم ولی باید بگم فیلم جالبی بود ، باهر قاتل جدید توی ( بیننده ) هم واقع فکر میکنی که قاتل همونه و لاغیر ، کارگردانی عالی داشته بعلاوه که ادمایی تو داستان بودن که تقلبی بودن و این ممکنه که برای همه ی ما به وجود بیاد که تو طول زندگی به ادمایی تقلبی بربخوریم .
من دلم تنگه بوی بارونه .! کتاب ,فیلم ,قاتل ,رنگی ,میشه ,جورایی ,فیلم جالبی ,کتاب متنفرن منبع
درباره این سایت